روزی روزگاری در یک قصر زیبا دختری جوان با موهایی طلایی همراه با پدرش که حاکمی مهربان بود زندگی می کرد دخترک سال ها پیش مادرش را از دست داده بود و احساس تنهایی می کرد.
تنها دوستان دخترک گنجشک ها وحیواناتی بودند که در جنگل زندگی می کردند.
روزی از روزها که دخترک مشغول بازی در جنگل بود صدایی شنید و به طرف صدا حرکت کرد
یک دختری سیاه پوش با صورتی ترسناک در برابرش ظاهر شد.
ترسید و خواست که برود اما آن دختر سیاه پوش گفت که از من نترس
من را جادوگر شهر بارلانا به این وضع در آورده اگر کسی جلویش را نگیرد دنیا را نابود می سازد
اگر تو به من کمک کنی با هم او را از بین خواهیم برد و دخترک پذیرفت و با هم به راه افتادند.
در راه خرگوشی را دیدند که باهراس در حال فرار بود .خرگوش به دختران گفت تا فرار کنند جادوگر عصبانی است و ممکن است آن ها را نابود کند اما آنان بدون توجه به این حرف به راه خود ادامه دادند تا به جادوگر رسیدند جادوگر تا آن ها را دید خواست نابودشان کند
اما دختر سیاه پوس یک مادهی عجیب بر سر جادوگر ریخت.ناگهان در برابر چشمان پسری ظاهر شد
پسرک برای آن ها تعریف کرد که جادو شده و از دختر سیاه پوش برای نجاتش تشکر کرد و دوباره او را به شکل اولش درآورد
از آن روز به بعد شاهزاده دیگر تنها نبود چراکه یک دوست خوب به نام نجمه داشت.
تقدیم به آجی نجمه جون عزیزم
پایان
.......?#########?
.....?#############?
...?###############?
..?#################?..................?###?
..?##################?..........?#########?
....?#################?......?#############?
.......?################?..?###############?
.........?################?################?
...........?###############################?
..............?############################?
................?#########################?
..................?######################?
....................?###################?
......................?#################?
........................?##############?
...........................?###########?
.............................?#########?
...............................?#######?
.................................?#####?
...................................?###?
.....................................?#?
.......................................?
.......................................?
سلام دوست عزیز وبلاگ واقعا خوبی داری داشتم تو اینترنت میگشتم نمیدونم چطور شد اومدم وبلاگ شما واقعا کارتون زیباست ارزوی موفقیت دارم برای شما
با سلام
دوست عزیز اگر تمایل به تبادل لینک داری به سایت ما سر بزن
موفق باشی
سلام دوست عزیز وبلاگ واقعا خوبی داری داشتم تو اینترنت میگشتم نمیدونم چطور شد اومدم وبلاگ شما واقعا کارتون زیباست ارزوی موفقیت دارم برای شما
درودهای فراوان به مدیر مسئول وبلاگ:
همکاران عزیز، وبلاگ با مقاله تفاوت میان دموکراسی آلمان غربی و دیکتاتوری حزبی آلمان شرقی، به روز گردیده شده است0 چرا مارکسیسم از میرحسین موسوی حمایت می کند؟ دلیل آن را می توان در دوران نخست وزیری او در سالهای 65 تا 67 جستجو کرد. در آن زمان افراد ملی گرا ربوده و بعد از کشتن آنها در بیابانهای خاوران در گورهای دست جمعی دفع گردید که توسط یک چوپان و سگش در روستاهای آن اطراف کشف گردید0 این احزاب و سازمانهای مارکسیستی برای تجزیه و نابودی و روی در روی قرار دادن اقوام ایران که منجر به جنگ داخلی می گردد و نابودی اقتصاد ملی که منجر به بیکاری و فقر و فحشاء و نابودی فرهنگ و هویت ایرانی و در اختیار قرار دادن بازار مصرف داخلی بدست کشورهای صنعتی که عاملی در جهت رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال برای آنها در بر دارد و خدمت به بیگانگان و غارت سرمایه و منابع طبیعی ایران بدست بیگانگان به هر کاری دست می زنند و این فکر غلط دهکده جهانی را در جامعه ترویج می کنند که خوشبختی و سعادت و رفاه اجتماعی و آزادی بیان وعقیده با نابودی کشور ایران بدست خواهد آمد0 تنها راه سعادت و خوشبختی و رفاه و آزادی بیان در شعار استقلال ـ آزادی ـ جمهوری اسلامی بدست می آید0 استقلال به معنای قطع وابستگی صنعت و کشاورزی به بیگانگان و گرایش و تقویت ملی گرائی ایران ـ آزادی به معنای هر شهروند ایرانی حق دارد عقاید خود را بدون ترس نیروی انتظامی بیان کند آن هم در زیر پرچم مقدس نظام جمهوری اسلامی که با خون شهدایش آبیاری گردید محقق شد0 از نقدهای خوبتان دریغ نورزید با تشکر
سلام شواجون مرسی که لینکم کردی من هم نه اسم شیواجون (داستان های کو دکانه ) لینکت کردم .
داستانت خیلی قشنگ بود .
مرسی که باهام دوست شدی .
خیلی دوستت دارم .
خدانگه دار شیواجون
به وب من هم سر بزن
سلام آجی جووووووووووونم خوبی قربونت برممممممممم آجی جوووووووون من الان با کلی ذوق وشوق اومدم داستانت رو بخونم اما آجی باز نشد..
آجی تو رو خدا واسم یه کاری میکنی بیاد؟؟
آجی خیلی خیلی دوووووووووووووووووووووست دارمممم بووووووووووس بووووووووووس بووووووووووووووووووس
راستی آجی من بعد امتحانا برات زنگ بزنم؟؟